آرين جونآرين جون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 13 روز سن داره

گل پسر

سه روز با گل پسر

بعد از ظهر چهارشنبه 7/03/92 گل پسر در حاليكه كلي تيپ زده بود همراه مادرخانومي و آقاي پدر رفتن بستني خورون فقط حيف كه مادر خانومي از بستني خوردنش عكس نگرفت  پنج شنبه هم رفتن باغ آقا رضا (همسايه عزيز اينا) كه خاله حميده كلي تحويلش گرفت و گل پسر بسكه كيك خورد بالا آورد و تمام لباساي حميده خانوم و كثيف كرد. تازه قبلش گلاب به روتون ....       پنج شنبه شب هم مادرخانومي و آقاي پدر گل پسر و در حاليكه ديگه يه دست لباس تميز واسه بيرون رفتن نداشت واسه شام بردن بيرون (اولين شام با حضور شازده)، علي رغم دندون درد شديد آقاي پدر و بداخلاقيهاش گل پسر خندون و شاد و البته خواب آلو رفتن فست فود ستاره شب. خان ع...
12 خرداد 1392

يادداشت مادرانه براي گل پسر

گل پسرم: خوشحالم بابت اينكه همينكه گشنه ات نيست،‌تشنه ات نيست،خوابت نمياد و جاييت درد نمي كنه مي گي دنيا بر وفق مرادمه و بايد حالشو ببرم خوشحالم بابت اينكه بد و خوب زندگيو تشخيص نميدي و همه آدما در نظرت خوبن حتي اگه خلافش ثابت بشه خوشحالم بابت اينكه هيچ كس از هيچ راهي نمي تونه دل كوچولوتو بشكونه خوشحالم بابت اينكه كم لطفي،‌بي مهري،‌ بي پولي و .... نمي تونه سد راه اميد تو به ادامه زندگيت بشه و در آخر خوشحالم كه كوچولوي من به همه چي مي خنده تا مادر بواسطه خنده شيرينش همه درد و غمشو فراموش كنه ... .دوست دارم كوچولوي مادر      ...
5 خرداد 1392

هفت ماهگي گل پسر

نزديكه انتخاباته و مادرخانومي درگير كاراي اداره و دور از گل پسرش،‌ غافل از اينكه پسرش يه ماهه ديگه بزرگتر شده و بيشتر روزهاشو خونه مامان جون يا عزيزش بوده... مادر خانومي بي صبرانه منتظره كه شيفت انتخابات تموم شه و بيشتر بتونه خونه و كنار عزيزش باشه... گل پسر هفت ماهگي مبارك     پي نوشت:راستي آقاي پدر تو انتخابات شوراها شركت كرده....به نظرت گل پسر  آقاي پدر چند تا راي مياره؟؟؟ ...
2 خرداد 1392

گل پسر و روروئک

افتتاح روروئک گل پسر آقای پدر و مادر خانومی بعد از سوار کردن روروئک حضرت آقا رو نشودن داخلش. بعد از چند دقیقه احساس گل پسر در مورد این وسیله ناشناخته: روروئک وسیله ایست سر گرم کننده در حد ١٥ الی ٢٠ دقیقه و جنگولک وینگولکهای آویزون به این وسیله برای خوردن است و باید با دهان باز به سراغ تک تکشان رفت و هر از گاهی نگاه به والدین و ذوق کردن و دست و پا زدن.     ...
15 ارديبهشت 1392

حرفهاي مادر خانومي در روز مادر به گل پسر

گل پسرم امسال دومين ساليه كه روز مادر تو كنارمي سال گذشته تو وجودم ، امسال در آغوشم. بهترين هديه هم همين حس قشنگ مادرانه ايه كه تو بهم دادي. اما امروز ماماني خيلي دلش گرفته داره باورش ميشه كه مشكل كار آقاي پدر خيلي بزرگه و مثل اينكه حالا حالاها قصد حل شدن نداره. پسرم دو سال درگير اين قضيه ايم خوشحالم تو روزايي به دنيا اومدي كه از اين سختيها هنوز چيزي نمي فهمي تمام سعي من اينه كه تو هيچ مشكلي نداشته باشي حتي با وجود مشكلاتي كه گريبانگير زندگيمونه و تا حالاش كه در نموندم. عزيز دل مامان بيا دعا كنيم براي آقاي پدر كه خدا به حق اين روز عزيز گره از مشكلش باز كنه (آمين) عزيز دلم گل پسرم ممنون كه ديروز با نگاه و خنده از ته دلت بهترين هديه ر...
11 ارديبهشت 1392

گل پسر شش ماهه در هفته ای که گذشت

امروز درست پنج روزه که گل پسر وقتی چشماشو باز می کنه مادر خانومی و کنارش نمی بینه، آخه مادر خانومی مرخصی شش ماهش تموم شده و باید بره سر کار. به مادر خانومی که خیلی سخت می گذره اما در ظاهر گل پسر بخوبی این وضعیتو تحمل می کنه... این چند روز و گل پسر خونه عزیز جونش (مادر آقای پدر) بود و انقدر آقاست که همه حاضر به نگهداری ازش هستن. پی نوشت١: گل پسر از دیروز شروع کردی به خوردن بیسکوئیت مادر عسلی.   به نظر می رسه که خوشت میاد. پی نوشت٢: آقای پدر میگه داری دندون در میاری ولی من (مادر خانومی) که چیزی نمی بینم. ...
3 ارديبهشت 1392

معرفي گل پسر

نام: آرين   نام خانوادگي: مهدوي (اولين فرزند آقاي پدر و مادر خانومي) تاريخ تولد: ٩١/٠٧/٢٧   محل تولد: تهران-نيايش (بيمارستان خاتم الانبياء)   روزتولد: پنجشنبه ساعت تولد: ٩:٤٥ صبح     وزن در بدو تولد: ٣ كيلوگرم      قد: ٤٨ سانتيمتر شغل پدر: آزاد          شغل مادر: كارمند          ...
3 ارديبهشت 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل پسر می باشد